متن كامل قصص قران

دسته بندي : علوم انسانی » معارف اسلامی
خلقت آدم

خدای متعال زمین را در دو روز آفرید، و در آن كوه ها قرار داد، و آنرا در میان همة كرات پر بركت نمود و در چهار روز رزق هر جنبندة محتاج روزی را تقدیر كرد، آنگاه بآسمان كه در آن موقع بصورت گازی بود بپرداخت، پس آسمان و زمین را گفت باید خواه ناخواه بیایید، گفتند از سر طاعت و فرمانبرداری آمدیم.

آنگاه بعرش پرداخت و آفتاب و ماه را مسخر فرمود، و آن دو را محكوم كرد تا هر یك برای مدتی معین بجریان بیفتد، آنگاه فرشتگان را كه همواره او را با حمد او تسبیح می گویند و اسم او را تقدیس و او را به خلوص عبادت می كنند بیافرید.

و سپس اراده و مشیتش تعلق گرفت و حكمتش اقتضا كرد كه آدم و ذریة او را بیافریند تا در زمین ساكن گشته و آنرا را آبادان سازند، ملائك را از تصمیم خود خبر داد كه بزودی مخلوق دیگری خلق میكند كه در زمین به تكاپو برخیزند و بهر سویش روان شوند، و نسل خود را در اطراف آن بپراكنند، و از روئیدنیهایش بخورند و خیراتی را كه در شكم آن است استخراج كنند و دسته دسته جانشین یكدیگر شوند.

ملائكه كه خداوند ایشان را برای عبادت برگزید و نعمت خود را بر آنان فراوان كرده و مشمول فضل خود قرارشان داده و بخوشنودی خود موفقشان فرموده و بسوی اطاعت خود هدایتشان كرده بود چون این خبر را شنیدند ترسیدند مبادا این تصمیم جهت تقصیری اتخاذ شده باشد كه از آنان سر زده، و یا فردی از افراد ایشان مخالفتی كرده باشد.

لذا بدون درنگ در مقام تبرئه خود بر آمده گفتند چگونه خواهی بندگانی غیر ما خلق كنی و حال آنكه ما همواره بحمد تو تسبیح گوی تو بوده و ترا تقدیس می كرده ایم؟ علاوه این بندگانی كه می خواهی خلق كنی و در زمین خلیفه خود قرارشان دهی بطور مسلم بر سر آن منافعی كه تو در زمین قرار داده ای اختلاف خواهند كرد، و در ربودن آن از یكدیگر فساد برخواهند انگیخت و خونهایی بسیار خواهند ریخت و جان هایی پاك و بی گناهی را نابود و تباه خواهند ساخت.

فرشتگان این گفتار را بمنظور بر طرف ساختن شبهه و وسوسه بمیان آوردند، و یا باین امید آن را پیش كشیدند كه شاید بدین وسیله خود را خلیفه در زمین كنند، چون فكر می كردند كه ایشان از هر جنس جنبنده دیگر در رعایت نعمت خداوند سبقت داشته و بمعرفت حق او اولی هستند، نه این كه در حكمت خدا شك داشته و خواسته باشند باین وسیله عمل خداوند را ناپسند دانسته و یا خلیفة او و ذریة او را عیب جویی كرده باشند، چون فرشتگان اولیاء خدا و مقربین درگاه او و بندگان محترم اویند، و هرگز خلاف گفته او كلامی ندارند و همواره بفرمان او عمل می كنند. لذا خدایتعالی هم جوابی كه بایشان داد جوابی بود كه شبهة ایشان را برطرف سازد، و دلهایشان را آرامش بخشد.

خدای تعالی فرمود: من در این باره مصالحی می بینم كه شما بدان وقوفی ندارید پس بزودی نسلی را كه خواسته ام خلیفة من باشند[1] پدید آورم، و شما هم بزودی بحكمت آن واقف خواهید شد، و آن مصالحی را كه بر شما پوشیده بود درك خواهید نمود پس وقتی پیكرة او را پرداخته و از روح خود در آن پیكره دمیدم شما بی درنگ در برابرش بسجده در آئید. «فإذا سوَّیته و نفخت فیه من روحی فقَعوا له ساجدین».

خدایتعالی پیكرة آدم را از گلی خام و ریخته شده معتدل و موزون خلق فرمود آنگاه از روح خود در آن دمید، و جان در همه جای آن پیكر دویدن گرفت انسانی تمام عیار و كامل شد، سپس ملائكه را دستور داد تا او را سجده كنند، همه با خضوع فرمان پروردگار خود را اطاعت نموده نزد آدم آمدند، و او را تعظیم كرده صورت ها بخاك نهادند.

از میان ایشان تنها ابلیس فرمان خدای را عصیان كرده و از فرمانبرداری او سر پیچید، آری از خضوع در برابر آدم استكبار كرده و از كافران شد.

خداوند از او سبب امتناع و حكمت تخلفش را سوال كرده پرسید: چه چیز را ترا از سجده در برابر كسی كه من بدست قدرت آفریدم باز داشت؟ آیا استكبار كردی یا آنكه خود بزرگتر از آنی كه مرا اطاعت كنی؟» ابلیس كه خود را از جهت گوهرة ذات بهتر از آدم می پنداشت و خیال میكرد هیچ موجودی بقدر و منزلت او نیست در جواب گفت «من از او برترم، تو مرا از آتش و او را از خاك آفریدی».

بهمین صراحت عصیان و مخالفت و بهتان خود را آشكار ساخت، و از امر خدا سر باز زده از سجده برای كسی كه دست قدرت اویش آفرید استنكاف ورزید و كافر گشت.

خداوند او را بخاطر عصیان و مخالفتش مجازات نموده به وی فرمود: «از بهشت بیرون شو كه تو راندة درگاهی، و دوری از رحمت من تا روز جزا بر تو است» «فاخرج فانّك رجیم و إنَّ علیك لعنتی إلی یوم الدِّین»

ابلیس از پروردگارش درخواست كرد كه او را تا روز قیامت زنده بدارد، خداوند در جوابش فرمود: «آری تو تا روزی معلوم و زمانی معین مهلت داری» ابلیس بجای این كه فضل خدایرا را كه درخواستش را اجابت فرموده و آرزویش را تحقق داد شكرگزاری كند كفران نعمت نموده و گفت: بخاطر این كه مرا گمراه ساختی من به یقین بر سر صراط مستقیم و راه راست تو بانتظار بندگانت می نشینم و برای گمراه ساختن ایشان كمین كرده و دراین باره منتهی كوشش خود را بكار می برم «از پیش و پشت سر» و راست و چپشان درآمده اغفالشان می نمایم و كاری خواهم كرد كه تو بیشتر ایشانرا وظیفه شناس و شكرگزار نیابی».


1- در قرآن كریم بطور تنكیر می فرماید «انی جاعل فی الارض خلیفة» یعنی من قرار دهنده هستم در زمین خلیفه و جانشینی را. اما ندارد خلیفه خودم یا این كه خلیفه جانشین مخلوقی كه قبل از این بوده اند و در آیة دیگر فرماید «ثم جعلنا كم خلائف فی الارض» و خلائف جمع خلیفه است و اشتقاق خلیفه از خلف، من خلفه یخلفه اذا قام مقامه. و نیز گفتار ملائكه حاكی است كه آن ها مراد را از جعل خلیفه آن فهمیدند كه جانشین برای قومی كه قبلا در زمین ساكن بودند و فساد می كردند و بالاخره منقرض شدند، نه جانشین برای خدا.
دسته بندی: علوم انسانی » معارف اسلامی

تعداد مشاهده: 2531 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: doc

تعداد صفحات: 557

حجم فایل:692 کیلوبایت

 قیمت: 55,700 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل
  • محتوای فایل دانلودی:
    docx