از مشروعیت حقوق بشر تا اطاعت و الزام آوری جهانی
دسته بندي :
علوم انسانی »
حقوق
فرمت فایل: WORD (قابل ویرایش)
تعدادصفحات24
از مشروعیت حقوق بشر تا اطاعت و الزامآوری جهانیمروزه مفاهیم حقوقی به شكلی گسترده در زندگی انسانی ظاهر شده است. مرزهایی كه از آن با نامهای حقوق بینالملل، جامعه بینالملل، نهادهای بینالملل، سازمانهای بینالملل، تابعان حقوق بینالملل، سیاست و حقوق بینالملل، اقتصاد و حقوق بینالملل تعبیر میشود. مضامینی كه درك صحیح و مناسب از آنها دستكم به سوی ایجاب سوق مییابد.
تا چندی پیش سخن از افراد و تابعیت آنها درقبال قوانین داخلی و حكومتهای محلی و ملی پذیرفته شده بود و مسئولیت فردی و حمایت از فرد در محدودهای خاص، جغرافیایی معین و حقوق ملی تبیین میشد؛ حتی فراتر از افراد، شركتها و شخصیتهای حقوقی نیز در چارچوب این قوانین معنا داشتند. اما تغییر در این مفاهیم، تاثیرات مهمی بر زندگی جامعه بشری بر جا گذاشت.
تمدنهای بزرگ و جوامع با سابقه مدنیت كهن، تجربههای محیطی متمایز و مشتركی را درقبال اجرا و تعهد این قوانین كسب میكردند. در این میان، جامعه بزرگ اسلامی در گذار از این دوره و تجربه آن با پرسشهای بسیار جدی و قابل تأملی روبهرو شده است، پرسشهایی كه نخبگان و بزرگان علمی این كشورها را به چالشی عمیق كشانده و پاسخهای آن میتواند جهت تغییرات یا ضرب آهنگ تحولات را با كاهش یا شدت همراه سازد.روزگار مخالفت گسترده با حقوق بینالملل سپری شده است و قدرتها و حاكمیتهای بزرگ نیز از دهـكده جهانی و حقوق بیـنالمـلل سخن میگویند.
پیشرفتهای بسیار سریع در دنیا سبب شد تجارت، سیاست، جنگ و ... از ابعاد سنتی خود فاصله بگیرد و در مرزهای نوینی طرح گردد؛ ازاینرو به قوانین فرا ملی احساس نیاز فراوانی شد و آرام آرام عرفها و رویههای بینالمللی در میان ملتها مورد احترام واقع شد و از ضمانت اجرایی برخوردارگشت.
سرنامگذاری حقوق بینالملل از ترجمه كلمه لاتینی «Jusgentium » بوده و به مقررات و قوانینی كه به روابط بین دولتها و كشورها مربوط میشده اطلاق میشود. بسیاری «حقوق بینالملل را حقوق جامعه بینالمللی دانستهاند؛ یعنی مجموعه قواعد و مقرراتی كه بر جامعه بینالمللی حاكم و قابل اجرا است. بهعبارت دیگر جامعه بینالمللی زیر سیطره یك سلسله قواعد حقوقی به نام حقوق بینالملل بوده و متعهد و ملزم به رعایت و اجرای كامل آنها است».
امّا مهمترین و محوریترین پرسش درباره حقوق بینالملل در نگاه عملگرایانه و ضرورتهای جهانی و توجیه هندی قوانین معطوف به میل قدرتهای زورمدار به صورت چالشی بنیادین باقی مانده است. پرسش اینكه آیا قوانین برای همه ضرورت دارد؟ و اگر برای جهانیان ضرورت و الزامآوری آمرانه دارد، از چه منشأ الزامآوری برخوردار است
با توجه به تعریف بالا این پرسش مطرح میشود كه آیا این حقوق، ضرورت وجودی دارد؟ پاسخ به این پرسش گروههای متعددی را در میان حقوقدانان بهوجود آورد. برخی از آنها بهواسطه بحرانهای حاد منطقهای و جهانی و تعدی بسیاری از تابعان حقوق بینالملل از مقررات بینالمللی، تردیدهای اساسی در برابر ضمانت اجرایی این قوانین پیدا كرده و این قوانین را به عنوان دستور ساده اخلاقی تعبیر كردهاند. در این میان، متفكرانی مانند «هابس» و «اسپینوزا» را میتوان طلایهدار این موضوع تلقی كرد. پسامد این نظریه در اندیشههای سیاسی را میتوان در نظریههای هگل، جان آستین و پوفنداوف جست وجو كرد.
از مشروعیت حقوق بشر تا اطاعت و الزامآوری جهانی
افول دكترین حقوقی زمانی به اوج خود میرسد كه اسپینوزا میگوید:
پیشینه تاریخی حقوق بینالملل
حق و حقوق چیست؟ 2. حكم چیست؟ 3. قانون چیست؟
حق چیست؟
چند موضع از اختلافات را میتوان در فهرست ذیل بیان كرد:
حكم چیست؟
تعریف اصطلاحی حقوق
قانون چیست؟
حدپذیری قوانین حقوق بشر
مبدأ حقوق جهانی بشر
شواهد تاییدی نظریه
الف. تفاوت دو جهانبینی
منابع شایسته استنباط حقوق بشر
منبع مشترك
حقوق اسلامی جهانی بشر
-
محتوای فایل دانلودی:
docx