نقش روابط عمومي ها در تحقق اصل حق دسترسي آزادانه به اطلاعات در نظام هاي دموكراسي
دسته بندي :
علوم انسانی »
علوم سیاسی
هدف از نگارش اين مقاله اهميت ويژه اي بوده است كه در سالهاي اخير در اكثر كشورهاي دنيا كه داراي ساختار دموكراتيك هستند به حق دسترسي آزادانه به اطلاعات و در پي آن به حق آزادي بيان داده شده است ديگر اينكه آيا روابط عمومي ها مي توانند محملي براي گسترش مفهوم درست اين حق در هر جامعه اي باشند يا نه و در مرحلة بعد بدنبال راهكارهاي عملي كه يك روابط عمومي براي به تحقق پيوستن هدفش كه تحقق اصل حق دسترسي آزادانه به اطلاعات است بود. آنچه مسلم است ارتباط مستقيم حق دسترسي آزادانه به اطلاعات و دموكراسي آنچنانكه در سالهاي اخير از حق دسترسي آزادانه به اطلاعات بعنوان اكسيژن دموكراسي نام مي برند پس قبل از هر چيز مي بايست به تبيين مباني فكري دموكراسي و مباني حكومت دموكراتيك پرداخت تا شناختي كلي در مورد حكومتهاي دموكراتيك بدست آورده و در كنار آن به بررسي حق دسترسي آزادانه به اطلاعات در جوامع دموكراتيك پرداخت سپس به تعريف واحدهاي عمومي و تبيين وظايف اصلي آنها پرداخت تا بتوان ارزيابي درستي از آنچه ادعا شده است بدست آورد.
مهمترين مسئله براي واحد روابط عمومي كه قدم اول نيز هست كسب اعتبار و جلب اعتماد مخاطبان درون سازماني و برون سازماني مي باشد چون در غير اين صورت هر راهكاري به بن بست ميرسد در فضاي بي اعتمادي هيچ فعاليتي به سرانجام نخواهد رسيد حال با داشتن پيش فرض وجود روابط عمومي با اعتبار و مورد اعتماد بايد قدمهاي بعدي را به درستي برداشت روابط عمومي مي تواند با نفوذ بر افكار عمومي رسيدن به هدف خود را قريب الوقوع تر نمايد آن هم با استفاده از عوامل مؤثر بر افكار عمومي كه مهمترين آن ها رهبران افكار عمومي و رسانه هاي جمعي مي باشند نزديك شدن به رهبران افكار عمومي از طرق مختلف و توضيح و تبيين مسئله براي آنها يكي از مهمترين راهها براي تنوير افكار عمومي در مورد آزادي اطلاعات و حق دسترسي به آن مي باشد چرا كه رهبران افكار عمومي در مرحلة اول به راحتي مي توانند از طريق رسانه هايي كه به نوعي بلندگو يا تريبون آنها محسوب مي شود نظرات خود را به عامه مردم القاء كرده و بر آنها اعمال نفوذ كنند مخصوصاً اگر از رسانه هايي مثل تلوزيون استفاده شود كه خود به خاطر خاصيت ذاتي اش به افراد اعتبار مي بخشد و اعتبار منبع پيام را افزايش مي دهد. اين روش مي تواند هم بر عامه مردم تأثير گذار باشد و هم بر مديران و كارگزاران سازمانها تا بتوان قدم هايي را در جهت رسيدن به اين حق مسلم شهروندان در يك جامعة دموكراتيك برداشت.