اخلاص امام علی (ع) و اصول حاکم بر زندگی ایشان
دسته بندي :
علوم انسانی »
معارف اسلامی
عنوان مقاله: اخلاص امام علی (ع) و اصول حاکم بر زندگی ایشان
قالب فایل: WORD
فهرست مطالب:
● اخلاص امام علی (علیه السلام)
● اصول حاکم بر زندگی حضرت علی (ع)
- ساده زیستی و زهد خانوادگی
- مشارکت در امور زندگی و اهمیت دادن به کار و همکاری در بین اعضای خانواده
- ارزشی بودن ازدواج و حاکمیت ارزشها بر خانواده
- سیاسی بودن، جهانی بودن و فدایی بودن در راه اسلام
- علم دوستی
- همسرداری در خانه علی (ع)
- تربیت فرزند در خانه (ع)
* بخشی از ابتدای مقاله:
اخلاص امام علی (علیه السلام)
صبحگاهی رسول خدا(ص) به مسجد آمد و مسجد از جمعیت پر بود، پیامبر فرمود: امروز كدامین شما برای رضای خدا از مال خود انفاق كرده است؟ همه ساكت ماندند، علی(ع) گفت: من از خانه بیرون آمدم و دیناری داشتم كه میخواستم با آن مقداری آرد بخرم، مقداد بن اسود را دیدم و چون اثر گرسنگی را در چهره او مشاهده كردم دینار خود را به او دادم. رسول خدا(ص) فرمود: (رحمت خدا بر تو) واجب شد
۱) ابن شهرآشوب گوید: وقتی امیر مؤمنان(ع) بر عمرو بن عبدود دست یافت او را ضربت نزد و نكشت، او به علی(ع) دشنام داد و حذیفه پاسخش داد، پیامبر(ص) فرمود: ای حذیفه ساكت باش، خود علی سبب درنگش را خواهد گفت: آنگاه علی(ع) عمرو را از پای در آورد. چون به حضور رسول خدا(ص) رسید پیامبر سبب را پرسید، علی(ع) عرضه داشت: او به مادرم دشنام داد و آب دهان به صورتم افكند، من ترسیدم كه برای تشفی خاطرم گردن او را بزنم، از این رو او را رها كردم، چون خشمم فرو نشست او را برای خدا كشتم
۲) علامه مجلسی(ره) گوید: صبحگاهی رسول خدا(ص) به مسجد آمد و مسجد از جمعیت پر بود، پیامبر فرمود: امروز كدامین شما برای رضای خدا از مال خود انفاق كرده است؟ همه ساكت ماندند، علی(ع) گفت: من از خانه بیرون آمدم و دیناری داشتم كه میخواستم با آن مقداری آرد بخرم، مقداد بن اسود را دیدم و چون اثر گرسنگی را در چهره او مشاهده كردم دینار خود را به او دادم. رسول خدا(ص) فرمود: (رحمت خدا بر تو) واجب شد.
مرد دیگری برخاست و گفت: من امروز بیش از علی انفاق كردهام، مخارج سفر مرد و زنی را كه قصد سفر داشتند و خرجی نداشتند هزار درهم پرداختم. پیامبر(ص) ساكت ماند. حاضران گفتند: ای رسول خدا، چرا به علی فرمود: «رحمت خدا بر تو واجب شد» و به این مرد با آنكه بیشتر صدقه داده بود نفرمودی؟ رسول خدا(ص) فرمود: مگر ندیده اید كه گاه پادشاهی خادم خود را كه هدیه ناچیزی برایش آورده مقام و موقعیتی نیكو میبخشد و از سوی خادم دیگرش هدیه بزرگی آورده میشود ولی آن را پس میدهد و فرستنده را به چیزی نمیگیرد؟ گفتند: چرا، فرمود: در این مورد هم چنین است، رفیق شما علی دیناری را در حال طاعت و انقیاد خدا و رفع نیاز فقیری مؤمن بخشید ولی آن رفیق دیگرتان آنچه داد همه را برای معاندت و دشمنی با برادر رسول خدا داد و میخواست بر علیبن ابیطالب برتری جوید، خداوند هم عمل او را تباه ساخت و آن را وبال گردن او گردانید. آگاه باشید كه اگر با این نیت از فرش تا عرش را سیم و زر به صدقه میداد جز دوری از رحمت خدا و نزدیكی به خشم خدا و در آمدن در قهر الهی برای خود نمی افزود....