تأویل در مثنوی (کوزه و باده)

دسته بندي : علوم انسانی » تاریخ و ادبیات
عنوان مقاله: تأویل در مثنوی (کوزه و باده)
قالب فایل: WORD

* بخشی از ابتدای مقاله:

چكيده

تأويل، شيوه‏اي كهن در تفسير متون مقدس است كه سابقة‌آن به حماسة ايلياد و اديسه برمي‏گردد.در ميان مسلمانان اين روش، نخست در تأويل حروف مقطعه پديدار شد و سپس فرقه‏هاي گوناگون مانند: معتزله، باطنيه،اخوان الصفا، فلاسفه، حروفيه و عرفا به تأويل قرآن كريم و حديث دست زدند.در عرفان، عروج از لفظ به معنا و سير صعودي از عبارت به اشارت تأويل نام دارد و مبناي آن انسان است كه با تحول و ارتقاي وجودي به ادراك حقايق در هر مرتبه نايل مي‏گردد.مولانا در مثنوي شريف ـ كه تفسيري عارفانه به شمار مي‏آيد ـ فراوان به تأويل دست مي‏زند؛ روش او جمع بين ظاهر و باطن است. او الفاظ را به معناي حقيقي خود مي‏گيرد كه اين، البته، جز با شهود باطني و رؤيت دروني به دست نمي‏آيد. مولانا اين معنا را با تمثيلهاي متعدد و متنوع و دل‏انگيز به تصوير مي‏كشد.

مقدمه

تأويل (hermeneutics) شيوه‏اي كهن و باسابقه است و ريشه در باور به تقدس(sacred) متن دارد و به گونه‏اي محدود كردن دو جهان (بيروني و دروني) به متن است و آن بر اين انديشه استوار مي‏‎باشد كه حروف نوشتاري حامل رمزهاي بنيادين و نامكشوف است. تفسير را در مورد متون مقدس و غير مقدس و تأويل را در مورد نوشته‏هاي مقدس جاري مي‏دانند و البته تمام متون وحياني (revealed tests) حامل و واجد معاني متعدد و تأويل‏مند هستند. واژة يوناني هرمنيا، برگرفته از نام هرمس، ناظر به اين باور مي‏باشد كه هرمس رسول و پيام‏آور خدايان و گاه خداي آفرينندة زبان و گفتار است. هرمس در قرون وسطي نزد مسيحيان، مسلمانان و يهوديان، باني و پايه‏گذار علم و حكمت به شمار مي‏رود و در عصر رنسانس نيز بسياري از فلاسفه و دانشمندان نامي هرمس را مشعلدار دانش و خرد دانسته‏اند. او هم پيام‏آور است و هم تأويل‏گر؛ البته تأويل در ادوار بعد در انديشة بشري به تمام متون راه يافت. هرمس كه در قرون وسطي همان طاط (تحوت (Thot)) نزد مصريان، اخنوخ يهوديان، هوشنگ ايرانيان و ادريس مسلمانان دست در نزد مسيحيان زبان و قلب خداوند يا رع (Ra) به شمار مي‏رود يعني او همان كلام الهي و صاحب ذكر مقدس بود كه رهبر انسان به وصال حقيقت مي‏باشد. سابقة‌ تأويل،‌ به يونانيان و حماسة ‌ايلياد و اديسه و اين بحث كه آيا اثر افسانه است يا حقيقت ـ برمي‏گردد و سپس در عصر بلوغ انديشه در يونان به افلاطون و در ادامه به اصحاب فيلون در تفسير تورات و اصولاً احبار ـ درمي‏پيوندد و در ادوار بعد نزد فرقه‏هاي زنديك مجوس ـ در تفسير اوستا ـ اين شيوه به چشم مي‏خورد؛ ناصر بن خسرو تأويل را به يوشع بن نون نسبت مي‏دهد و مي‏گويد:

تأويل را طلب كه جهودان را اين قول، پند يوشع بن نون است

[ناصر بن خسرو بي تا: 66]

در ميان مسلمانان نيز اين معنا با تأويلهايي كه ـ در قرن اول هجري ـ از حروف مقطعه نموده‏اند، آغاز شد و در پي با پديدآيي فرق و مذاهب گسترش يافت. اين انديشه در مورد حروف مقطعه در قرون اوليه ـ و حتي تا به امروز ـ وجود داشته است كه آن را آيه‏اي دانسته‏اند كه كسي معناي آن را نداند و آيه متشابه را نيز آيه‏اي برشمرده‏اند كه مفهوم روشني ندارد و با اين تطبيق، متشابه را تنها حروف مقطعه دانسته‏اند و سپس تنها متشابه (حروف مقطعه) را واجد تأويل دانسته‏اند! اين انديشه با ديدگاه قرآني همخواني ندارد زيرا:

الف. تمام قرآن كريم حامل تأويل است نه تنها متشابه [اعراف: 53؛ يونس: 39].

ب. در قرآن كريم آيات متشابه، حروف مقطعه نيستند (و بالعكس) زيرا متشابه در برابر محكم قرار دارد يعني هر دو از مقولة الفاظ هستند نه حروف [آل عمران: 7] و حروف مقطعه نه محكمند و نه متشابه.

ج. آية‌ متشابه به آية غير روشن اطلاق نمي‏شود و اين انديشه در تعارض با نور بودن و عربي مبين بودن آيات قرآني است بلكه در آية داراي مدلولات متعدد و متنوع گفته مي‏شود.

د. حروف مقطعه نيز داراي معاني هستند و به معناي مبهم نمي‏باشند و براي وجه نزول آن مواردي ياد شده است....
دسته بندی: علوم انسانی » تاریخ و ادبیات

تعداد مشاهده: 2674 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: doc

تعداد صفحات: 19

حجم فایل:19 کیلوبایت

 قیمت: 4,500 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل
  • محتوای فایل دانلودی: