اندیشه های اسلامی و آزادی و قانون اساسی در آن
دسته بندي :
عمومی »
گوناگون
فهرست مطالب
عنوان
چالشها و آسيبهاي انديشه ورزي اسلام
آزادي در انديشه اسلامي
مباحثى در انديشه اسلام
منابع
چالشها و آسيبهاي انديشه ورزي اسلام
از مهمترين امتيازات انسان داشتن انديشه است؛ در اهميت انديشه و نقش آن در تحولات فردي و اجتماعي بسيار سخن رفته است و در ارزش و اهميت آن همين بس كه پيامبران الهي دعوت خود را از يك تحول فكري آغاز كردند، بدين صورت كه در آغاز تحولي ژرف در انديشه انسانها پديد آوردند تا بر پايه انديشه توحيدي تحولات عميق و تمدنساز را در جوامع بشري استوار سازند.
از مهمترين استعدادهايي كه در بشر نهفته و به شدت نيازمند آزادي است« انديشه ورزي و تفكر است، چرا كه آزادي در انديشه ورزي شرط پيشرفت افكار و تحولات در انسان و تكامل است؛ ولي از آن جايي كه دنيا محل تثضاد و تزاحم است، تحقق اين نعمت همواره با مزاحمتها و موانع روبه رو بوده است كه اقتضاي ظهور آزادانديشي را ميگيرد.
در انديشه ورزي موانع بسيار وجود دارد كه با بودن آن موانع و آفتها انديشه دچار ضعف شده، و انديشه ورزي معناي درستي پيدا نمي كند؛ و چنان چه آنها شناخته نشوند، پيامدهاي نامطلوبي هم چون جمود و تحجر را به دنبال دارد كه خود سبب گمراهي و پيروي از خواهشهاي نقس انسان ميشود، لذا هر تبليغي ولو مسموم، بر او اثر ميگذارد. در اين جا تنها به نمونههايي از موانع انديشه ورزي اشاره ميشود تا با برطرف كردن آنها راه براي انديشه ورزي فراهم آيد:
1ـ ضعف بصيرت
قرآن كريم، رسالت خود را هدايت انسان و تعالي در جسم و روان او ميداند، و اين مهم، جز بر پايه تعقل و تفكر به انجام نميرسد؛ از اين رو، به سلامت قوه تفكر و ارزيابي آن بها داده است و چون موانع بسياري وجود دارند كه از توانايي قوه عاقله و ذهن فكور انسان كاسته و مانع بصيرت و بينش صحيح در انسان ميگردد. كه در اين جا بعضي از آنها مورد بررسي قرار مي گيرد:
الف ـ بيتوجهي: بيتوجهي به نيروي تعقل و تفكر و استفاده نكردن از آن، به تضعيف اين قوه در انسان ميانجامد. كساني كه اين قوه را به كار نگرفته و يا خود را مستغني پنداشته و نيازي را براي انديشه ورزي احساس نمي كنند، و در نتيجه به دنبال برطرف كردن مشكلات و نيازهايشان بر پايه انديشه حركت نمي كنند؛ در حقيقت انديشه را در خود ميميرانند. اين بيتوجهي به انديشه ورزي نه تنها از نظر پزشكي موجب نابودي سلولهاي مغزي و در پايان آلزايمر ميشود، بلكه انسان را از لحاظ وجود معنوي در حدي تخيل نگه ميدارد و از عالم مثال به عالم عقل برون نميبرد.
به كارگيري انديشه در امور دنيوي و مادي موجب ميشود تا عقل كارآمدي خود را بازيابد و در عرصههاي ديگر ميدان براي او باز شود. چنان كه بيكاري و فرار از تهيه سست بنياد و ضعيف گردد. بدين جهت امام صادق(ع) به يكي از يارانش كه به علت بينيازي، كسب و تجارت را كنار گذاشته و اوقات خود را به بيكاري ميگذراند فرمود: «تجارت و كار از سر بگير كه بيكاري از عقل انسان ميكاهد.»
-
محتوای فایل دانلودی:
فهرست مطالب
عنوان
چالشها و آسيبهاي انديشه ورزي اسلام
آزادي در انديشه اسلامي
مباحثى در انديشه اسلام
منابع
چالشها و آسيبهاي انديشه ورزي اسلام
از مهمترين امتيازات انسان داشتن انديشه است؛ در اهميت انديشه و نقش آن در تحولات فردي و اجتماعي بسيار سخن رفته است و در ارزش و اهميت آن همين بس كه پيامبران الهي دعوت خود را از يك تحول فكري آغاز كردند، بدين صورت كه در آغاز تحولي ژرف در انديشه انسانها پديد آوردند تا بر پايه انديشه توحيدي تحولات عميق و تمدنساز را در جوامع بشري استوار سازند.
از مهمترين استعدادهايي كه در بشر نهفته و به شدت نيازمند آزادي است« انديشه ورزي و تفكر است، چرا كه آزادي در انديشه ورزي شرط پيشرفت افكار و تحولات در انسان و تكامل است؛ ولي از آن جايي كه دنيا محل تثضاد و تزاحم است، تحقق اين نعمت همواره با مزاحمتها و موانع روبه رو بوده است كه اقتضاي ظهور آزادانديشي را ميگيرد.
در انديشه ورزي موانع بسيار وجود دارد كه با بودن آن موانع و آفتها انديشه دچار ضعف شده، و انديشه ورزي معناي درستي پيدا نمي كند؛ و چنان چه آنها شناخته نشوند، پيامدهاي نامطلوبي هم چون جمود و تحجر را به دنبال دارد كه خود سبب گمراهي و پيروي از خواهشهاي نقس انسان ميشود، لذا هر تبليغي ولو مسموم، بر او اثر ميگذارد. در اين جا تنها به نمونههايي از موانع انديشه ورزي اشاره ميشود تا با برطرف كردن آنها راه براي انديشه ورزي فراهم آيد:
1ـ ضعف بصيرت
قرآن كريم، رسالت خود را هدايت انسان و تعالي در جسم و روان او ميداند، و اين مهم، جز بر پايه تعقل و تفكر به انجام نميرسد؛ از اين رو، به سلامت قوه تفكر و ارزيابي آن بها داده است و چون موانع بسياري وجود دارند كه از توانايي قوه عاقله و ذهن فكور انسان كاسته و مانع بصيرت و بينش صحيح در انسان ميگردد. كه در اين جا بعضي از آنها مورد بررسي قرار مي گيرد:
الف ـ بيتوجهي: بيتوجهي به نيروي تعقل و تفكر و استفاده نكردن از آن، به تضعيف اين قوه در انسان ميانجامد. كساني كه اين قوه را به كار نگرفته و يا خود را مستغني پنداشته و نيازي را براي انديشه ورزي احساس نمي كنند، و در نتيجه به دنبال برطرف كردن مشكلات و نيازهايشان بر پايه انديشه حركت نمي كنند؛ در حقيقت انديشه را در خود ميميرانند. اين بيتوجهي به انديشه ورزي نه تنها از نظر پزشكي موجب نابودي سلولهاي مغزي و در پايان آلزايمر ميشود، بلكه انسان را از لحاظ وجود معنوي در حدي تخيل نگه ميدارد و از عالم مثال به عالم عقل برون نميبرد.
به كارگيري انديشه در امور دنيوي و مادي موجب ميشود تا عقل كارآمدي خود را بازيابد و در عرصههاي ديگر ميدان براي او باز شود. چنان كه بيكاري و فرار از تهيه سست بنياد و ضعيف گردد. بدين جهت امام صادق(ع) به يكي از يارانش كه به علت بينيازي، كسب و تجارت را كنار گذاشته و اوقات خود را به بيكاري ميگذراند فرمود: «تجارت و كار از سر بگير كه بيكاري از عقل انسان ميكاهد.»