پاورپوینت بررسی و آشنایی با معماری اسلامی تاريخچه حمام هاي سنتي ايران

دسته بندي : عمومی » گوناگون
سابقاً در همه جای ایران حمام عمومی وجود داشت و اهالی محل اقلاً هفته‌ای یک بار به منظور نظافت به حمام می‌رفتند . با این تفاوت که مردان قبل از طلوع آفتاب تا ساعت هشت صبح حمام می‌گرفتند و از آن ساعت تا ظهر و حتی چند ساعت بعد از ظهر حمام در اختیار زنان بود . امروز هم حمام عمومی در غالب نقاط ایران وجود دارد ، منتها فرقش با حمام‌های قدیم این است که در حمام‌های قدیم از خزینه استفاده می‌شد ، ولی در حمام‌های عمومی جدید دوش‌های متعدد جای خزینه را که به هیچ وجه منطبق با اصول بهداشتی نبود گرفته است
در حمام‌های عمومی خزینه‌دار که امروزه در ایران کمتر وجود دارد سنن و آدابی را از قدیم رعایت می‌کردند که بعضاً جنبه ضرب‌المثل پیدا کرده است
یکی از آن آداب این بود که هر کس وارد خزینه حمام می‌شد به افرادی که شست و شو می‌کردند سلام می‌کرد و ضمناً در همان پله اول خزینه دو دست را زیر آب کرده ، کمی از آب خزینه بر‌می‌داشت و به یکایک افراد حاضر از آن آب حمام تعارف می‌کرد ، برای تازه وارد مهم و مطرح نبود که افراد داخل خزینه از آشنایان هستند یا بیگانه ، به همه از آب مفت و مجانی تعارف می‌کرد و مخصوصاً نسبت به افراد بیگانه بیشتر اظهار علاقه و محبت می‌کرد زیرا آشنا در هر حال آشناست و دوست و آشنا احتیاج به تعارف ندارند
سنت دیگر این بود که هر کس وارد حمام می‌شد ، برای اظهار ادب و تواضع نسبت به افراد بزرگتر که در صحن حمام نشسته ، مشغول کیسه‌کشی و صابون‌زدن بودند ، یک سطل یا طاس بزرگ آب گرم از خزینه حمام بر‌می‌داشت و بر سر آن بزرگتر می‌ریخت ؛ البته این عمل به تعداد افراد بزرگ و قابل احترام که در صحن حمام نشسته بودند تکرار می‌شد و تازه وارد وظیفه خود می‌دانست که بر سر یکایک آنان با رعایت تقدم و تأخر آب گرم بریزد . بسا اتفاق می‌افتاد که یک یا چند نفر از آن اشخاص مورد احترام در حال کیسه کشیدن و یا صابون زدن بودند و احتیاجی نبود که آب گرم به سر و بدن آنها ریخته شود ، با این حال این عوامل مانع از ادای احترام نمی‌شد و کوچکترها به محض ورود به صحن حمام خود را موظف می‌دانستند که یک طاس آب گرم بر سر و بدن آنها بریزند و بدین‌وسیله عرض خلوص و ادب کنند


حمام‌های قدیم معمولاً چند متر از سطح کوچه و بازار پایینتر بود ؛ چون اگر غیر از این می‌بود آب به خزانه سوار نمی‌شد . سر در حمام شکل دیو و رستم و یا شیطان و مالک دوزخ را نقاشی می‌کردند،. در هر صورت چندین پله پایین می‌رفتن تا به سر بینه یا رختکن می‌رسیدن.
"بینه" یک حیاط سرپوشیده‌ای بود که وسط آن حوض بزرگی قرار داشت . اطراف بینه سکوهای بلندی دیده می‌شد که در آنجا رخت می‌کندند . استاد حمامی در کنار یکی از آن سکوها یا بالای یکی از سکوها می‌نشست و جعبه دخل را هم بغل دستش می‌گذاشت . از سقف بینه چراغ بزرگ گرد سوز و گاهی هم چهلچراغ تا بالای حوض آویخته بود . دور تا دور سکوهای رختکن تیر می‌گذاشتند و به آن تیرها گوی‌های شیشه‌ای رنگارنگ می‌آویختند . یک تغار ( کاسه بزرگ سفالین ) محتوی آلو و آب آلو روی چهارپایه نزدیک حوض بود و چندین کاسه کوچک با قاشق‌های چوبی پهلوی تغار می‌گذاشتند . در ایام زمستان به جای آب آلو ، لبو و آب لبو را با کمی سرکه توی تغار می‌ریختند . علاوه بر استاد حمامی یک نفر به نام " جامه‌دار " یک نفر به اسم " مشت و مالچی " و یک نفر هم به عنوان " پادو " در سر بینه حضور داشتند و تا مشتری وارد می‌شد ، پادو کفش مشتری را زیر سکو می‌گذاشت و یک لنگ خشک روی سکو پهن می‌کرد . مشتری که لخت می‌شد ، پادو یک لنگ دیگر به او می‌داد . مشتری آن لنگ دوم را به کمر می‌بست . لباس‌هایش را توی آن لنگ اول می‌پیچید و از سکو پایین می‌آمد . از دالان تاریکی می‌گذشت و در صحن حمام را می‌گشود و توی حمام می‌رفت .
در اینجا چند شاه نشین و چند ایوان و چند طاق‌نما و یک حوض کوچک آب سرد بود و کارگران داخل حمام عبارت بودند از چند دلاک و یک پادو ، آبگیر و ... »

این نکته جالب هم ناگفته نماند که ایرانیان تا عصر قاجاریه توی خزینه حمام نمی‌رفتند ، زیرا به گفته مورخ معاصر شادوران رحیم‌زاده صفوی همه حمام‌های ایران ، درهای خزانهابش بسته بود و یک روزنه به نام آخور می‌ساختند که به آن خزانه متصل بود و از آنجا آب برداشته و خود را می‌شستند .
در آن زمان مردم توی خزانه نمی‌رفتند و درهای خزانه‌ها فقط قرن گذشته باز شد و موجب کثافت گرمابه‌ها گشت

آب و رطوبت
آب مورد نیاز حمام از آب نهرها قناتها و یا از آب چاه تامین میشد.ابتدا آب وارد یک حوض شده و از آنجا توسط لوله های به خزینه منتقل می شد. در وسط بینه نیز غالبا یک حوض بزرگ بوده که علاوه بر زیبایی به مرطوب نمودن فضای بینه کمک می کرده است. همچنین حوضهای کوچکی در بالای پله های سربینه وجود داشته که افراد پاهای خود را در ان آب می کشیدند. در این حوضها می بایستی که آب روان جاری باشد تادر حد کر برای طهارت باشد.
وجود این حوضها در قسمتهای مختلف حمام هوای هر قسمت را نسبتا مرطوب می نمود اما به دلیل محصور و غیر مستقیم بودن فضاهای مختلف حمام رطوبت بیش از حد فضای مرطوب وارد قسمتهای نیمه مرطوب نمی شد و بدن مشتریان هنگام ورود به حمام به آب رطوبت و حرارت نزدیک میشد و هنگام خروج نیز به همین ترتیب از رطوبت و دمای هوا در فضایی که مشتریان عبور میکردند کاسته میشد.

دسته بندی: عمومی » گوناگون

تعداد مشاهده: 2428 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

تعداد صفحات: 32

حجم فایل:10,325 کیلوبایت

 قیمت: 4,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل
  • محتوای فایل دانلودی:
    سابقاً در همه جای ایران حمام عمومی وجود داشت و اهالی محل اقلاً هفته‌ای یک بار به منظور نظافت به حمام می‌رفتند . با این تفاوت که مردان قبل از طلوع آفتاب تا ساعت هشت صبح حمام می‌گرفتند و از آن ساعت تا ظهر و حتی چند ساعت بعد از ظهر حمام در اختیار زنان بود . امروز هم حمام عمومی در غالب نقاط ایران وجود دارد ، منتها فرقش با حمام‌های قدیم این است که در حمام‌های قدیم از خزینه استفاده می‌شد ، ولی در حمام‌های عمومی جدید دوش‌های متعدد جای خزینه را که به هیچ وجه منطبق با اصول بهداشتی نبود گرفته است
    در حمام‌های عمومی خزینه‌دار که امروزه در ایران کمتر وجود دارد سنن و آدابی را از قدیم رعایت می‌کردند که بعضاً جنبه ضرب‌المثل پیدا کرده است
    یکی از آن آداب این بود که هر کس وارد خزینه حمام می‌شد به افرادی که شست و شو می‌کردند سلام می‌کرد و ضمناً در همان پله اول خزینه دو دست را زیر آب کرده ، کمی از آب خزینه بر‌می‌داشت و به یکایک افراد حاضر از آن آب حمام تعارف می‌کرد ، برای تازه وارد مهم و مطرح نبود که افراد داخل خزینه از آشنایان هستند یا بیگانه ، به همه از آب مفت و مجانی تعارف می‌کرد و مخصوصاً نسبت به افراد بیگانه بیشتر اظهار علاقه و محبت می‌کرد زیرا آشنا در هر حال آشناست و دوست و آشنا احتیاج به تعارف ندارند
    سنت دیگر این بود که هر کس وارد حمام می‌شد ، برای اظهار ادب و تواضع نسبت به افراد بزرگتر که در صحن حمام نشسته ، مشغول کیسه‌کشی و صابون‌زدن بودند ، یک سطل یا طاس بزرگ آب گرم از خزینه حمام بر‌می‌داشت و بر سر آن بزرگتر می‌ریخت ؛ البته این عمل به تعداد افراد بزرگ و قابل احترام که در صحن حمام نشسته بودند تکرار می‌شد و تازه وارد وظیفه خود می‌دانست که بر سر یکایک آنان با رعایت تقدم و تأخر آب گرم بریزد . بسا اتفاق می‌افتاد که یک یا چند نفر از آن اشخاص مورد احترام در حال کیسه کشیدن و یا صابون زدن بودند و احتیاجی نبود که آب گرم به سر و بدن آنها ریخته شود ، با این حال این عوامل مانع از ادای احترام نمی‌شد و کوچکترها به محض ورود به صحن حمام خود را موظف می‌دانستند که یک طاس آب گرم بر سر و بدن آنها بریزند و بدین‌وسیله عرض خلوص و ادب کنند
    حمام‌های قدیم معمولاً چند متر از سطح کوچه و بازار پایینتر بود ؛ چون اگر غیر از این می‌بود آب به خزانه سوار نمی‌شد . سر در حمام شکل دیو و رستم و یا شیطان و مالک دوزخ را نقاشی می‌کردند،. در هر صورت چندین پله پایین می‌رفتن تا به سر بینه یا رختکن می‌رسیدن.
    "بینه" یک حیاط سرپوشیده‌ای بود که وسط آن حوض بزرگی قرار داشت . اطراف بینه سکوهای بلندی دیده می‌شد که در آنجا رخت می‌کندند . استاد حمامی در کنار یکی از آن سکوها یا بالای یکی از سکوها می‌نشست و جعبه دخل را هم بغل دستش می‌گذاشت . از سقف بینه چراغ بزرگ گرد سوز و گاهی هم چهلچراغ تا بالای حوض آویخته بود . دور تا دور سکوهای رختکن تیر می‌گذاشتند و به آن تیرها گوی‌های شیشه‌ای رنگارنگ می‌آویختند . یک تغار ( کاسه بزرگ سفالین ) محتوی آلو و آب آلو روی چهارپایه نزدیک حوض بود و چندین کاسه کوچک با قاشق‌های چوبی پهلوی تغار می‌گذاشتند . در ایام زمستان به جای آب آلو ، لبو و آب لبو را با کمی سرکه توی تغار می‌ریختند . علاوه بر استاد حمامی یک نفر به نام " جامه‌دار " یک نفر به اسم " مشت و مالچی " و یک نفر هم به عنوان " پادو " در سر بینه حضور داشتند و تا مشتری وارد می‌شد ، پادو کفش مشتری را زیر سکو می‌گذاشت و یک لنگ خشک روی سکو پهن می‌کرد . مشتری که لخت می‌شد ، پادو یک لنگ دیگر به او می‌داد . مشتری آن لنگ دوم را به کمر می‌بست . لباس‌هایش را توی آن لنگ اول می‌پیچید و از سکو پایین می‌آمد . از دالان تاریکی می‌گذشت و در صحن حمام را می‌گشود و توی حمام می‌رفت .
    در اینجا چند شاه نشین و چند ایوان و چند طاق‌نما و یک حوض کوچک آب سرد بود و کارگران داخل حمام عبارت بودند از چند دلاک و یک پادو ، آبگیر و ... »
    این نکته جالب هم ناگفته نماند که ایرانیان تا عصر قاجاریه توی خزینه حمام نمی‌رفتند ، زیرا به گفته مورخ معاصر شادوران رحیم‌زاده صفوی همه حمام‌های ایران ، درهای خزانهابش بسته بود و یک روزنه به نام آخور می‌ساختند که به آن خزانه متصل بود و از آنجا آب برداشته و خود را می‌شستند .
    در آن زمان مردم توی خزانه نمی‌رفتند و درهای خزانه‌ها فقط قرن گذشته باز شد و موجب کثافت گرمابه‌ها گشت
    آب و رطوبت
    آب مورد نیاز حمام از آب نهرها قناتها و یا از آب چاه تامین میشد.ابتدا آب وارد یک حوض شده و از آنجا توسط لوله های به خزینه منتقل می شد. در وسط بینه نیز غالبا یک حوض بزرگ بوده که علاوه بر زیبایی به مرطوب نمودن فضای بینه کمک می کرده است. همچنین حوضهای کوچکی در بالای پله های سربینه وجود داشته که افراد پاهای خود را در ان آب می کشیدند. در این حوضها می بایستی که آب روان جاری باشد تادر حد کر برای طهارت باشد.
    وجود این حوضها در قسمتهای مختلف حمام هوای هر قسمت را نسبتا مرطوب می نمود اما به دلیل محصور و غیر مستقیم بودن فضاهای مختلف حمام رطوبت بیش از حد فضای مرطوب وارد قسمتهای نیمه مرطوب نمی شد و بدن مشتریان هنگام ورود به حمام به آب رطوبت و حرارت نزدیک میشد و هنگام خروج نیز به همین ترتیب از رطوبت و دمای هوا در فضایی که مشتریان عبور میکردند کاسته میشد.