پاورپوینت بررسی عناصر نمادین در معماری اسلامی و نقش عناصر نمادين در معماري معاصر ايران
دسته بندي :
عمومی »
گوناگون
• مقدمه
• نماد
• عناصر نمادين در معماري اسلامي
• هندسه در معماري اسلامي
• نقش عناصر نمادين در معماري معاصر ايران
• منابع و ماخذ
نشانه و نماد
نشانه و نماد هر دو به زبان مربوطند. در این مفهوم زبان چیزی بیش از زبان لغوی صرف است. زبانهای مختلفی وجود دارد، چون زبان تصاویر، ریاضی و قوانین، زبان آیینها و رفتارها، زبان موسیقی، زبان نمایش، یا حتی زبان گلها و عطرها ... در همۀ این زبانها معنا و محتوای معنایی به بیان در میآیند. انسانها از طریق انواع زبان های مختلف با هم ارتباط برقرار میکنند. اما ارائۀ تعریف جامع و همه جانبهای از نماد ساده نیست. زیرا این اصطلاح در حوزههای مختلف و از دیدگاههای گوناگون مورد توجه قرار گرفته است. به زبان ساده میتوان نماد را «یک مفهوم یا نشانه دانست که به عنوان نمایندۀ چگونگیِ امر یا موضوع، حس یا فکر قرار میگیرد. در مفهوم دینی نشانۀ آیینی شماری از معانی غیرعقلانی و روابط را در خود یکی میکند. مثلا نماد صلیب در مسیحیت که هم نشانۀ مسیح مصلوب است و هم نشانۀ عمومی برای باور به مسیحیت. مفهوم نماد برای نشانههای تازه شکلگرفته، مدلها و علائم چون پنج حلقۀ بازی های المپیک هم صادق است. امروزه نماد به عنوان علائم سبکدار در مناسبتهای گوناگون ایجاد میشود و کارکرد آنها در این است که در نگاه ما اطلاعاتی مشخص به طور روشن انتقال دهند»
هر چیز، هر پدیده، و هر تصویری در طبیعت می تواند برای انسان تبدیل به نماد شود. از مادی ترین و ملموس ترین چون سنگ و چوب و برگ و حیوانات گرفته تا دور از دسترس ترین مثل ماه و خورشید و چهار عنصر مثالی. هر آنچه که اثر انسان بر زمین است؛ معماری، نقاشی، و به طور کلی آنچه که آنرا فرهنگ و تمدن می نامیم چیزی نیست جز طبیعت ناب که توسط انسان وام گرفته شده و دوباره بازنمایی شده است. اینجا انسان درست به سان تبدیل کننده ( کاتالیزور) عمل میکند
گنبد که اساس آن دایره است , تصویر یک کل نامحدود است که چون به تساوی تقسیم گردد , به چند ضلعیهای منتظمی بدل می شود.آن چند ضلعیها هم ممکن است خود به چند ضلعیهای ستاره گون تبدیل و بر فرازش آید و پیوسته در تناسبات هندسی کاملآ هماهنگی گسترده شوند.این شیوه بدست آوردن همه تناسبات مهم از تقسیم کردن دایره به کمانهای برابر چیزی جز روشی نمادین برای بیان توحید نیست که همانا عقیده ماوراء الطبیعی وحدانیت الهی است که مبداء و معاد جمله کثرات است.انسان سنتی این صور را , همچون تشخیص اعداد , جلوه کثرات صادره از خالق ادراک می کند.نقشهای هندسی بی نهایت گسترش پذیر , نمادی است از بعد باطنی اسلام و این مفهوم صوفیانه " کثرت پایان ناپذیر خلقت , فیض وجود است که از احد صادر می شود کثرت در وحدت "و چون گنبد رو به آسمان کشیده شده , لذا درخت بهشتی ( طوبی ) مناسبترین نقشمایه برای تزئین سطح داخلی آن بود.یک نمونه برجسته از این نوع تزئین در قبه الصخره دیده می شود و در آن درخت عالمگیر پر نقش و نگاری که از دیدگاه اسلامی از بالا به پائین رشد می کند , از نقطه اوج گنبد رو به پائین کشیده و سرتاسر فضای داخلی گنبد را فروپوشانده و تا نقطه پائین ادامه یافته است.استفاده از درخت وارونه عجیب به نظر می رسد ولی در اسلام این دنیا همچون تصویری در آینه , رمز و نمادی از بهشت است.اصل برگشت پذیری در اسلام رخ می دهد.
قوس
قوس يا چفد يا دور،باريكه اي است كه بين دو پايه يا دو ديوار اجرا مي شود و مانند تير حمال (باربر)وزن طاق (سقف)را به پايه ها منتقل ميكند.
امادر معماري بجاي خطوط مستقيم، از قوس استفاده مي كنيم چرا كه اصولاً خود قوس يك مفهوم زيبايي شناختي دارد. معماري در عرف ما و تاريخ هنر به آن فضاي كالبدي گفته مي شود كه مفاهيم متافيزيكي و معنوي آن مقدم بر مفاهيم فيزيكي و مادي آن است.
اين مسئله را ما نه تنها از تاريخ هنر مقدس اديان مي توانيم بفهميم، بلكه از تبارشناسي واژه انگليسي architecture نيز اين مطلب برمي آيد.
واژه archi از لحاظ زبان شناسي نوين، معادل واژه آرك در زبان پهلوي و عرش در زبان عربي است.
از لحاظ زبان شناسي نوين اين چند واژه در زبان هاي مختلف با يكديگر، هم عرضند. در هر سه زبان اين واژه به معناي قوس است، كه شكلي زيباست. در فرهنگ معماري قوس به آن خطوط منحني گفته مي شود كه تمثيلي براي دايره است و دايره تمثيلي براي تماميت و كمال است. وقتي معماري مسجد را ملاحظه مي كنيد، متوجه مي شويد كه خطوط ، مستقيم نيستند.
-
محتوای فایل دانلودی:
• مقدمه
• نماد
• عناصر نمادين در معماري اسلامي
• هندسه در معماري اسلامي
• نقش عناصر نمادين در معماري معاصر ايران
• منابع و ماخذ
نشانه و نماد
نشانه و نماد هر دو به زبان مربوطند. در این مفهوم زبان چیزی بیش از زبان لغوی صرف است. زبانهای مختلفی وجود دارد، چون زبان تصاویر، ریاضی و قوانین، زبان آیینها و رفتارها، زبان موسیقی، زبان نمایش، یا حتی زبان گلها و عطرها ... در همۀ این زبانها معنا و محتوای معنایی به بیان در میآیند. انسانها از طریق انواع زبان های مختلف با هم ارتباط برقرار میکنند. اما ارائۀ تعریف جامع و همه جانبهای از نماد ساده نیست. زیرا این اصطلاح در حوزههای مختلف و از دیدگاههای گوناگون مورد توجه قرار گرفته است. به زبان ساده میتوان نماد را «یک مفهوم یا نشانه دانست که به عنوان نمایندۀ چگونگیِ امر یا موضوع، حس یا فکر قرار میگیرد. در مفهوم دینی نشانۀ آیینی شماری از معانی غیرعقلانی و روابط را در خود یکی میکند. مثلا نماد صلیب در مسیحیت که هم نشانۀ مسیح مصلوب است و هم نشانۀ عمومی برای باور به مسیحیت. مفهوم نماد برای نشانههای تازه شکلگرفته، مدلها و علائم چون پنج حلقۀ بازی های المپیک هم صادق است. امروزه نماد به عنوان علائم سبکدار در مناسبتهای گوناگون ایجاد میشود و کارکرد آنها در این است که در نگاه ما اطلاعاتی مشخص به طور روشن انتقال دهند»
هر چیز، هر پدیده، و هر تصویری در طبیعت می تواند برای انسان تبدیل به نماد شود. از مادی ترین و ملموس ترین چون سنگ و چوب و برگ و حیوانات گرفته تا دور از دسترس ترین مثل ماه و خورشید و چهار عنصر مثالی. هر آنچه که اثر انسان بر زمین است؛ معماری، نقاشی، و به طور کلی آنچه که آنرا فرهنگ و تمدن می نامیم چیزی نیست جز طبیعت ناب که توسط انسان وام گرفته شده و دوباره بازنمایی شده است. اینجا انسان درست به سان تبدیل کننده ( کاتالیزور) عمل میکند
گنبد که اساس آن دایره است , تصویر یک کل نامحدود است که چون به تساوی تقسیم گردد , به چند ضلعیهای منتظمی بدل می شود.آن چند ضلعیها هم ممکن است خود به چند ضلعیهای ستاره گون تبدیل و بر فرازش آید و پیوسته در تناسبات هندسی کاملآ هماهنگی گسترده شوند.این شیوه بدست آوردن همه تناسبات مهم از تقسیم کردن دایره به کمانهای برابر چیزی جز روشی نمادین برای بیان توحید نیست که همانا عقیده ماوراء الطبیعی وحدانیت الهی است که مبداء و معاد جمله کثرات است.انسان سنتی این صور را , همچون تشخیص اعداد , جلوه کثرات صادره از خالق ادراک می کند.نقشهای هندسی بی نهایت گسترش پذیر , نمادی است از بعد باطنی اسلام و این مفهوم صوفیانه " کثرت پایان ناپذیر خلقت , فیض وجود است که از احد صادر می شود کثرت در وحدت "و چون گنبد رو به آسمان کشیده شده , لذا درخت بهشتی ( طوبی ) مناسبترین نقشمایه برای تزئین سطح داخلی آن بود.یک نمونه برجسته از این نوع تزئین در قبه الصخره دیده می شود و در آن درخت عالمگیر پر نقش و نگاری که از دیدگاه اسلامی از بالا به پائین رشد می کند , از نقطه اوج گنبد رو به پائین کشیده و سرتاسر فضای داخلی گنبد را فروپوشانده و تا نقطه پائین ادامه یافته است.استفاده از درخت وارونه عجیب به نظر می رسد ولی در اسلام این دنیا همچون تصویری در آینه , رمز و نمادی از بهشت است.اصل برگشت پذیری در اسلام رخ می دهد.
قوس
قوس يا چفد يا دور،باريكه اي است كه بين دو پايه يا دو ديوار اجرا مي شود و مانند تير حمال (باربر)وزن طاق (سقف)را به پايه ها منتقل ميكند.
امادر معماري بجاي خطوط مستقيم، از قوس استفاده مي كنيم چرا كه اصولاً خود قوس يك مفهوم زيبايي شناختي دارد. معماري در عرف ما و تاريخ هنر به آن فضاي كالبدي گفته مي شود كه مفاهيم متافيزيكي و معنوي آن مقدم بر مفاهيم فيزيكي و مادي آن است.
اين مسئله را ما نه تنها از تاريخ هنر مقدس اديان مي توانيم بفهميم، بلكه از تبارشناسي واژه انگليسي architecture نيز اين مطلب برمي آيد.
واژه archi از لحاظ زبان شناسي نوين، معادل واژه آرك در زبان پهلوي و عرش در زبان عربي است.
از لحاظ زبان شناسي نوين اين چند واژه در زبان هاي مختلف با يكديگر، هم عرضند. در هر سه زبان اين واژه به معناي قوس است، كه شكلي زيباست. در فرهنگ معماري قوس به آن خطوط منحني گفته مي شود كه تمثيلي براي دايره است و دايره تمثيلي براي تماميت و كمال است. وقتي معماري مسجد را ملاحظه مي كنيد، متوجه مي شويد كه خطوط ، مستقيم نيستند.