پاورپوینت بررسی معماري آثار دوره اشكانيان (پارتيان)
دسته بندي :
عمومی »
گوناگون
پارتها در زمينه هنرها به ويژه در معماري ابتكارات بديعي داشتند آنها با برخورداري از پيشينه غني دوباره به احياي هنرهاي فراموش شده و يا تغيير يافته ايراني پرداختند، با فترتي كه در هنر ايران پديدار شده بود، نه تنها احياگر معماري و سنتهاي گذشته ايران شدند بلكه تحول ملي عظيم در زمينه شهرسازي و معماري ايجاد كردند و در معماري دو عنصر نوظهور افزودند.
يكي احداث گنبد بر روي بناهاي چهارضلعي (مربع شكل) از طريق فيل پوشها و ديگر توسعه ساختمان ايوان تاقدار. ايوان، اتاق راستگوشهاي است كه با طاق بشكهاي كه در قسمت پشت بسته بوده و در جلو _ معمولاً رو به بيرون يا حياط قرار دارد _ كاملاً باز است. از زمان پارتها، ايوان نقش مهمي را در معماري آسياي غربي بازي ميكند. منشأ ايوان موضوعي است كه در خور انديشه است. بعضي آنرا به درختان و شاخههاي پوشيده با حصير و گل و نيز به تأثير اتاقهاي بشكهاي منتسب ميكنند.
آثار و بقايايي كه از نسا در نزديكي شهر عشق در دوره پارتيان به دست آمده نشانگر اين امر است كه اين شهر قديميترين محل سكونت پارتها بوده است. بسياري از بناها يادبود با پلانهاي جداگانه، مشخص شده است.
« نسا» يا « پارتانيسا» شهري است كه روي يك تپه كوچك طبيعي ساخته شده است. اين ارگ (دژ) كه بر اساس لوحي گلي كه در آن پيدا شد، مهرداد ركت نام داشت. و توسط مهرداد اول ساخته شده است. ديوارهاي بستر آن 20 تا 25 متر ارتفاع و پنج متر ضخامت داشت، و با استفاده از گل ساخته شده بودند و نماي ان را با آجر پوشانده بودند. ورود به ارگ از طريق پاگردهايي كه در پي ديوارهاي گرد شهر قرار داشت صورت ميگرفت.
بقاياي آثار معماري پارتي كه احتمالاً آنها را به عنوان مقبره مورد استفاده قرار ميدادهاند، در شهر دامغان يافت شده. جان هانسمن اين محل را شهر گمشده سلوكي _ پارتي صد دروازه كه پارتها آن را در ربع آخر قرن سوم پيش از ميلاد به صورت يكي از تختگاههاي خود درآوردند ميداند. به علت موقعيت شهر دامغان احتمالاً يك پايتخت كوهستاني بوده است. شايد پس از ما پارتها در ادامه متصرفات خود اين مكان را انتخاب كرده باشند.
شايان ذكر است كه در قرن نخست ق.م اين شهر (صد دروازه) را ترك كرده و رو به سوي تيسفون نهادند، آنجا را پايتخت خود قرار دادند، ولي آنچه كه در صد دروازه يافت شد در بخشي كه به پارتها منسوب است. سه بناي مهم كه هنوز در ارتفاعي قابل توجه باقي ماندهاند. نقشهها همگي نسبتاًَ شبيه به هم، اساساً چهار ضلعي، يك پيشرفتگي چهارگوش در مركز ضلع است. دو تا از بناها داراي اتاقهايي به شكل L است. در حالي كه بناي سوم اتاقهاي مربع يا چهارگوش دارد. عرض هيچيك از اتاقها زياد نبوده و بنابراين سقفزني مشكلي ايجاد نميكرده است. در اين بنا اشكال گوناگون تاقزني كه مورد استفاده قرار گرفته حفظ شده است. در صد دروازه (قومس) سه نوع تاقزني مورد استفاده قرار گرفته است تاق آهنگ ساده، تاق سهگوش يا مثلثي شكل جالبي از نوع پالمير كه در آن اتاقهاي سهگوش تنها سه فرم دارد و مثل پلكان بالا و پايين مي رود. تاق پلكاني زير يا روي راهپله مورد استفاده قرار ميگرفته و تمام اين تاقها با استفاده از نوعي آجر خاص قالبزده و انحنا دار ساخته شده است.
اين بنا كه در شهر كنگاور قرار دارد از جنله آثاري است كه در چند دهه گذشته بسيار بحثانگيز بوده ودرباره آن مطالب و نوشتارهاي متعددي ارائه گرديده است. اين معبد بر روي مصطبهاي عظيم كه وسعت قابل توجهي دارد بنياد گرديده است و براي ساختمان صفه در چهار وجه چهار ديوار قطور هجده متري با ارتفاعي متغير بر حسب عارضههاي طبيعي صخره 7 تا 8 متر پي افكنده شده كه با لاشهها و سنگهاي غولپيكرآساي غير هندسي و ملات گچ انباشته شده است. سنگهاي نما با دقت و ظرافت توسط حجاران تراشيده شده است و پس از گونيا كردن آنها را در كنار هم قرار داده و به وسيله بستها و ميلههاي آهني و مذاب سرب به هم متصل گرديدهاند و سپس در پشت اين حجاريها با ملات گچ (دوغاب) جاهاي خالي را پر نموده و نما را با پيكره تپه و پايه پيوستهاند.
-
محتوای فایل دانلودی:
پارتها در زمينه هنرها به ويژه در معماري ابتكارات بديعي داشتند آنها با برخورداري از پيشينه غني دوباره به احياي هنرهاي فراموش شده و يا تغيير يافته ايراني پرداختند، با فترتي كه در هنر ايران پديدار شده بود، نه تنها احياگر معماري و سنتهاي گذشته ايران شدند بلكه تحول ملي عظيم در زمينه شهرسازي و معماري ايجاد كردند و در معماري دو عنصر نوظهور افزودند.
يكي احداث گنبد بر روي بناهاي چهارضلعي (مربع شكل) از طريق فيل پوشها و ديگر توسعه ساختمان ايوان تاقدار. ايوان، اتاق راستگوشهاي است كه با طاق بشكهاي كه در قسمت پشت بسته بوده و در جلو _ معمولاً رو به بيرون يا حياط قرار دارد _ كاملاً باز است. از زمان پارتها، ايوان نقش مهمي را در معماري آسياي غربي بازي ميكند. منشأ ايوان موضوعي است كه در خور انديشه است. بعضي آنرا به درختان و شاخههاي پوشيده با حصير و گل و نيز به تأثير اتاقهاي بشكهاي منتسب ميكنند.
آثار و بقايايي كه از نسا در نزديكي شهر عشق در دوره پارتيان به دست آمده نشانگر اين امر است كه اين شهر قديميترين محل سكونت پارتها بوده است. بسياري از بناها يادبود با پلانهاي جداگانه، مشخص شده است.
« نسا» يا « پارتانيسا» شهري است كه روي يك تپه كوچك طبيعي ساخته شده است. اين ارگ (دژ) كه بر اساس لوحي گلي كه در آن پيدا شد، مهرداد ركت نام داشت. و توسط مهرداد اول ساخته شده است. ديوارهاي بستر آن 20 تا 25 متر ارتفاع و پنج متر ضخامت داشت، و با استفاده از گل ساخته شده بودند و نماي ان را با آجر پوشانده بودند. ورود به ارگ از طريق پاگردهايي كه در پي ديوارهاي گرد شهر قرار داشت صورت ميگرفت.
بقاياي آثار معماري پارتي كه احتمالاً آنها را به عنوان مقبره مورد استفاده قرار ميدادهاند، در شهر دامغان يافت شده. جان هانسمن اين محل را شهر گمشده سلوكي _ پارتي صد دروازه كه پارتها آن را در ربع آخر قرن سوم پيش از ميلاد به صورت يكي از تختگاههاي خود درآوردند ميداند. به علت موقعيت شهر دامغان احتمالاً يك پايتخت كوهستاني بوده است. شايد پس از ما پارتها در ادامه متصرفات خود اين مكان را انتخاب كرده باشند.
شايان ذكر است كه در قرن نخست ق.م اين شهر (صد دروازه) را ترك كرده و رو به سوي تيسفون نهادند، آنجا را پايتخت خود قرار دادند، ولي آنچه كه در صد دروازه يافت شد در بخشي كه به پارتها منسوب است. سه بناي مهم كه هنوز در ارتفاعي قابل توجه باقي ماندهاند. نقشهها همگي نسبتاًَ شبيه به هم، اساساً چهار ضلعي، يك پيشرفتگي چهارگوش در مركز ضلع است. دو تا از بناها داراي اتاقهايي به شكل L است. در حالي كه بناي سوم اتاقهاي مربع يا چهارگوش دارد. عرض هيچيك از اتاقها زياد نبوده و بنابراين سقفزني مشكلي ايجاد نميكرده است. در اين بنا اشكال گوناگون تاقزني كه مورد استفاده قرار گرفته حفظ شده است. در صد دروازه (قومس) سه نوع تاقزني مورد استفاده قرار گرفته است تاق آهنگ ساده، تاق سهگوش يا مثلثي شكل جالبي از نوع پالمير كه در آن اتاقهاي سهگوش تنها سه فرم دارد و مثل پلكان بالا و پايين مي رود. تاق پلكاني زير يا روي راهپله مورد استفاده قرار ميگرفته و تمام اين تاقها با استفاده از نوعي آجر خاص قالبزده و انحنا دار ساخته شده است.
اين بنا كه در شهر كنگاور قرار دارد از جنله آثاري است كه در چند دهه گذشته بسيار بحثانگيز بوده ودرباره آن مطالب و نوشتارهاي متعددي ارائه گرديده است. اين معبد بر روي مصطبهاي عظيم كه وسعت قابل توجهي دارد بنياد گرديده است و براي ساختمان صفه در چهار وجه چهار ديوار قطور هجده متري با ارتفاعي متغير بر حسب عارضههاي طبيعي صخره 7 تا 8 متر پي افكنده شده كه با لاشهها و سنگهاي غولپيكرآساي غير هندسي و ملات گچ انباشته شده است. سنگهاي نما با دقت و ظرافت توسط حجاران تراشيده شده است و پس از گونيا كردن آنها را در كنار هم قرار داده و به وسيله بستها و ميلههاي آهني و مذاب سرب به هم متصل گرديدهاند و سپس در پشت اين حجاريها با ملات گچ (دوغاب) جاهاي خالي را پر نموده و نما را با پيكره تپه و پايه پيوستهاند.