پاورپوینت دستور زبان فارسی
دسته بندي :
علوم انسانی »
تاریخ و ادبیات
تعداد اسلاید:231
نوع فایل: power point (قابل ویرایش)
هر زبانی قواعد مخصوصی را دارد که به آن قواعد در زبانهای مختلف نامی نهاده اند و در زبان فارسی به آن دستور زبان یا به اختصار دستور گویند.
برای سخن گفتن یا نوشتن نیازی به آموختن قواعد و نظام زبان نیست امّا دستور زبان کمک می کند تا بهتر بگوییم یا بنویسم و جمله های درست را از نادرست باز شناسیم .
دستور زبان حاضر به ارزش (2) واحد دستور (1) محسوب می شود و دانشجویان گرامی در آن با ساختار جمله یا نحو و ساختمان کلمه یا صرف آشنا می شوند و مباحث تفصیلی آن در دستور (2) ارائه می شود.
- « کلیات »
انواع کلمه :
(7 تا است) :
فعل – اسم – صفت – ضمیر – قید – حرف – شبه – جمله .
جمله :
مجموعه ای از کلمه هاست که اندیشه ها، خواستها و عواعطف ها را نشان می دهد . مثال : علی می نویسد ، هوا مطبوع است .
نقش کلمه ها در جمله :
نهاد (فاعل – مسندالیه) 2. مسند 3. مفعول
متمم 5. صفت 6. مضاف الیه
بدل 8. معطوف 9. قید 10. منادا
از میان نقشهای فوق؛ صفت، مضاف الیه، بدل و معطوف را نقشهای وابسته گویند .
توضیح هر کدام به اختصار در پی می آید .
نهــاد :
بنیاد و پایه ی جمله بر آنها نهاده شده یا به سخن دیگر اساس و نهاد جمله هستند « علی»، «آب» و «هوا» در جمله های زیر نهاد هستند .
مانند:
علی می نویسد - آب می جوشد - هوا گرم بود .
به نهاد مسندالیه نیز گفته می شود از آن جهت که چیزی به آنها نسبت داده می شود.
در مثالهای فوق « علی ، آب و هوا » مسندالیه هستند .
اگر نهاد کاری انجام داده باشد به آن نهاد فاعل یا «فاعل» می گوییم.
فاعل یعنی کننده کار .
مانند: « علی و مادر » در جمله های زیر فاعل هستند:
علی می نویسد - مادر غذا پخت .
هر فاعل را مسندالیه می گویند اما هر مسندالیه را فاعل نمی توان گفت .
مسنـد : ( اسناد داده شده )
کلمه یا گروهی از کلمات که در جمله ی ربطی (جمله ای که فعل آن معنی کاملی ندارد و به اصطلاح فعل ربطی نامیده می شود. مثل: است، بود، شد . جمله ربطی گفته می شود ) به مسندالیه نسبت داده می شود ، مسند نامیده می شود .
در مثالهای زیر: « سرد - بهترین دوست » مسند هستند .
هوا سرد است - کتاب بهترین دوست است .
مفعول :
در جمله ای که فعل آن متعدی باشد. علاوه بر فاعل، نیاز به رکن دیگری است که جمله را کامل می کند و عمل فعل بر آن واقع شود، چنین کلمه ای را « مفعول » گویند .
مفعول هر جمله پاسخی است که به پرسش « چه ، چه چیز ، چه چیز را ، که، که را ، چه کسی را » داده می شود .
مثال :
علی « درس » می خواند . چه چیز ؟ درس
ابو علی « شفا » را نوشت . چه چیز را ؟ شفا را
احمد « حسین » را دید . چه کسی را ؟ حسین را