مبانی نظری هوش سازمانی
دسته بندي :
علوم انسانی »
روانشناسی و علوم تربیتی
مبانی نظری وپیشینه تحقیق هوش سازمانی
مشخصات این متغیر:
منابع: دارد
پژوهش های داخلی و خارجی: دارد
کاربرد این مطلب: منبعی برای فصل دوم پایان نامه، استفاده در بیان مسئله و پیشینه تحقیق و پروپوزال، استفاده در مقاله علمی پژوهشی، استفاده در تحقیق و پژوهش ها، استفاده آموزشی و مطالعه آزاد، آشنایی با اصول روش تحقیق دانشگاهی
نوع فایل:wordوقابل ویرایش
هوش سازمانی
هوش
اکثر انسان¬ها، باهوش و خلاق به دنیا می¬آیند. بخش اعظم این هوش و خلاقیت، زمانی که به مدرسه می¬رویم از دست می¬رود، امّا ممکن است این خلاقیت در دوره¬های بعدی زندگی شکوفا شود. در زندگی روزمره افراد باهوش را طبق شیوه صحبت و عملکردشان تشخیص می¬دهیم، امّا واقعاً این تشخیص بر مبنای قابلیت آنها برای حل پازل¬ها و معماهای ساده در تستهای هوش نیست (غفاری¬آشتیانی و چوبندیان،1389: 227). هوش یکی از پرمعناترین و کاربردی¬ترین مفاهیمی است که در حوزه¬های مختلف از جمله روانشناسی مورد استفاده قرار می¬گیرد؛ به همین سبب لزوم شناخت آن بر کسی پوشیده نیست.
2-2-1-1)تعریف هوش
تعاریف بسیاری از هوش ارائه شده است؛ از آن جمله، هوش عبارتست از توانایی یادگیری و بکاربردن آنچه یاد گرفته شده، در سازگاری با اوضاع و احوال تازه و حل مسائل و مشکلات تازه (مان،1378 :223). همچنین در تعریفی دیگر هوش را مجموعه یا کل استعداد شخص به منظور تفکر و عمل با هدف، منطقی و سازگاری مؤثر با محیط تعریف کردهاند (سیدعلوی و عربلو،1390 :100). هوش مجموعه استعدادهایی است که بوسیله آنها شناخت پیدا میکنیم، شناختها را به یاد میسپاریم و عناصر تشکیلدهنده فرهنگ را به کار میبریم تا مسائل زندگی روزانه را حل کنیم و با محیط ثابت و محیط در حال تغییر سازگار شویم (گنجی،1382 :52).
در واقع، این واژه به توانایی دریافت، درک و کاربرد نمادها و سمبل¬ها که نوعی توانایی انتزاعی است، اشاره دارد (بیک¬زاده؛ علائی و اسگندری،1389: 144).احمدی و ماهر (1385: 118) مجموعه¬ای از تعاریف طرح شده بویژه دانشمندان مختلف از نیمه اول قرن بیستم را گردآوری کرده¬اند که برخی از آنها به طرح زیر هستند:
هوش عبارت است از ظرفیت توانایی و یادگیری؛
هوش عبارت است از سازگاری فرد با محیط؛
هوش عبارت است از دانش¬پذیری و ظرفیت کسب آن؛
هوش توانایی تفکر بر حسب ایده¬های انتزاعی است؛
هوش توانایی درک اشخاص و ایجاد رابطه با آنها (هوش اجتماعی)، توانایی درک اشیا و کار کردن با آنها (هوش عملی) و توانایی درک نشانه¬های کلامی – ریاضی و کار با آنهاست.